مردی تعريف میکرد:من یک کارمند هستم و همسرم پرستار! سالها بود که من هر روز خانمم را بنا به شیفتی که داشت میرساندم بیمارستان و برای پیاده شدنش درب ماشین را باز میکردم. این جریان شده بود حرف اول توی بیمارستان که من هر روز درب ماشین را برای زنم باز میکنم! پرستارها و دکترها به خانمم میگفتند: وای چه رمانتیک! چه علاقه ای! چه احترامی! خوش به حالت با این شوهری که داری. کاش ما هم همسری مثل همسر تو داشتیم. تا جاییکه ماجرای عشقِ بنده و احترامی که من به زنم میگذارم به گوش دانشجویان پزشکی و پرستاریِ آن بیمارستان هم رسیده بود و در مورد ما حرف میزدند! حسرت خوشبختی ما را کسی نبود که نخورد! اما هیچکس نمیدانست درب پرایدِ قراضه ی من، جوری خراب بود که فقط از بیرون باز میشد و تازه شیشه هم پایین نمی آمد!!!!
و خلاصه اینکه: من الان با دو تا پرستار دیگه، یک خانم دکتر ماما و یک خانم دکتر مغز و اعصاب و یه خانم دکتر قلب ازدواج کرده ام و سرم حسابی شلوغ است! و این درب پراید شده درب روزیِ من! آرزو دارم خدا همچین دری را نصیب شما هم بکند. 😂😂😂😂😂😂😂👌👌👌👌
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
مثه در ماشین ما خرابه شوهرم باز میکنه هر کی میبینه فک میکنه جنتلمنه 😑
😂😂😂ولی خدایی در وا کردن ربطی ب جنتلمن بودن نداره من هیچوقت با این ک یکی برام در وا کنه کنار نیومدم حوصلم نمیکشه وایسم اون از اونور پیاده شه هلک و هلک بیاد برا من در واکنه خودم دس دارم خب!😐😂