پسرعموم عاشقمه ینی خودش اینو میگه در چ حد درسته الله و اعلم
ولی چند روز پیش تو مهمونی خیلی جالب بود برام، قبلا کمتر تو سفره باز کردن و اینا کمک میکرد(من تنها دختر اون جمع، و ایشون تنها پسر تو اون جمع) از وقتی بهم ابراز علاقه کرده تو مهمونی هم سفره باز گردن کمکم میکنه و چای دادن و...
حالا اینا ب کنار گفتم شاید برا اینه ک می خواد خودشیرینی کنه و..😕😕😅
ولی چند روز قبل یه چیزی رو میز بود داغ بود همه هم عرق صحبت بودن و منم درگیر اون چیز داغ ک کجاش بزارم و...🥴🤪🤦♀️، این پسرعموم یهوووو پرید اومد ک اونو بگیره دستم نیفته نسوزه، درحالیکه خطری منو تهدید نمیکرد
ولییییییییییی خیلی اون لحظه چسبید ، لحطه ای بود ک من حتی حواسم به خودم جمع نبود اما اون ب فکرم بود.
پسر احساساتی و شوروهیجانی هس، ولی یه چیزه تو جمع، درسته صمیمی هستیم همه با هم ولی یه اخلاقای بچگونه داره شاید بگم درستش کنه چون تاحالا یه چیزایی گفتم و واقعا تغییر شون داده
اما
من یه خواستگار دیگه هم دارم به شدددددت اقا، با شخصیت، خییییلی بلده چی بگه تو جمع و چطور حرف بزنه، ولی مثل پسرعموم اینقدر بااحساس نیس، شاید اینقدر مثل پسرعموم حواسش بهم نباشه تو جمع ولی اصصصلا نیازی نیس بهش گوشزد کنم چی بگه چی نگه و اینکه اینم هیجان داره ولی ن مثل مسرعموم ک تو جمع یکسره حواسش ب من باشه
شاید این حرفام و این دلیلام و مقایسه کردنام به نظرتون بچگونه باشه ولی دقیقا همینا خیلی چیزا رو مشخص میکنه.
فرص کنید از نطر اخلاق و.... هر دو با کمی اختلاف مساوی
ولی تو این مسئله کاملا متفاوت .
نظرتون چیه؟
چیکار کنم ؟
کدوم بهتره؟
به پسرعموم گوشزد کنم میدونم درست میشه
اما ارزشش رو داره کسی رو که خودش شخصیتش والاست رو بخاطر پسرعموم از دست بدم؟؟؟
منطقی ها رو منشن کن، دوست های نی نی سایتت رو تا اونا هن بیان جواب بدن ❌❌❌❌
شما هم نظرتون رو بگیدو