2726

خب داستان از اونجايى شروع ميشه كه من عاشق پسر عموم شدم كه ٤سال از خودم بزرگتره ولى خب متاسفانه پسرعموم از من متنفر بود يعنى كلا ما از بچگى باهم كل كل داشتيم و متنفر بوديم از همديگه نميدونم چهار سال پيش چى شد كه من فقط بايه اتفاق عاشق كسى شدم كه ازش خيلى بدم ميومد خلاصه من خيلى به پسرعموم توجه ميكردم اهميت ميدادم يعنى هرجا كه اون ميرفت كنم ميرفتم اونو كه ميديدم خيلى ادا در مياوردم اصلا پيشش خود واقعيم نبودم  هميشه من بهش پيام ميدادم تو تلگرام و حرفاى چرت پرت ميزديم و اخر سر لجشو در مياوردم و منو بلاك ميكرد خلاصه پسر عموم هر وقت منو ميديد منو مسخره ميكرد و اذيتم ميكرد ولى خب من باز همچنان عاشقش بودم خلاصه يه روز كه منو مسخره كرد من ديگه از اون روز تصميم گرفتم ديگه بهش بى محلى كنم و بى اهميت باشم خيلى عادى مقابلش برخورد كنم و اصلا بهش رو ندم  عيد شد اونا اومدن وقتى ديدمش اصلا بهش محل نزاشتم و بى تفاوت فقط يه سلام اروم كردم و اومدم اينور پنج روز كنار هم بوديم اصلا تو اين پنج روز نه دور و ورش رفتم نه بهش رو دادم خيلى دختر سنگينى شده بودم چون قبلا پيشش خيلى سبك بازى در مياوردم خلاصه يه روز زنعموهام دور هم نشسته بوديم در مورد ازدواج جوونا صحبت ميكرديم كه مامان پسرعموم برگشت با خنده گفت تو عروس خودمى نميدونم ديگه به شوخى گفت يا جدى بود حرفش. بعد اين پسر عموم اينا اومدن خونمون منم باز بهش اصلا محل ندادم و بى تفاوت بودم بعد اينكه رفتن خونشون بعد دوروز ديدم تو اينستا منو فالو كرد. خيلى تعجب كردم كسى كه من اونو قبلا فالو ميكردم و بهم بك نميداد و فالوم نميكرد. يا مثلا چهار تا استورى ميزاشتم قبلا فقط يكيشو نگاه ميكرد و فقط من استورى هاى اونو ريپلى ميزدم و در مقابل ٢٠ خط حرف من فقط يه جمله جواب ميداد حالا خودش تو اينستا منو فالو كرد و منم بهش بك دادم و اونو فالو كردم همون دقيقه كه فالوم كرد من قبلش استورى گذاشته بودم اومد استوريمو ريپلى زد من خيلى شك شدم تعجب كردم اصلا سابقه نداشت خلاصه خودمو كنترل كردم و تو يه كلمه فقط جوابشو ميدادم و سنگين باهاش حرف ميزدم الانم بعضى از استورى هامو ريپلى ميزنه حتى يبار باهم حرف زدنى برگشت گفت قبلا به خونت تشنه بودم اما الان ديگه نيستم  جالب اينجاس اكثر فاميلا ميگن كه شما اخر سر مال همين منم الكى ميگم خدا نكنه و من ازش متنفرم اون از من متنفر و فلان.   حالا ميخواستم بپرسم بنظرتون امكان داره نظرش به مرور زمان در مورد من عوض بشه يا عاشق من بشه ؟؟ چيكار كنم جذبم بشه ؟ تو دور و اطرافتون كسى رو داشتين اينجورى باشن بعد ازدواج كنن؟


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز