شرایط سختیه تو این اوضاع حاملگی ک‌دکتر بم‌گفته جفتت تقریبا پایینه زیاد فعالیت نباید بکنی شوهرم‌اومده خونوادشو دعوت کرده‌خونمون برا ناهار علاوه بر ناهار شامم موندن حالا برای خوابم شوهرم اصرار کرده بمونن ناهار فردام باید واسشون درست کنم بخدا سخته شوهرم درکم نمیکنه جای من بودین‌چیکار میکردین
یه چیزی شاید ربط نداشته باشه
وولی حتما گن ببند
البته از دکترت بپرس بعد ببند کمک میکنه به برگشتن سرجاش
یعنی شوهرت بدون هماهنگی با شما مهمون دعوت می کنه؟
تو نین شرایطی همسرم همه کارارو میکنه و من کاری نمیکنم
خونشون خیلی دوره؟؟
چرا درک نمیکنه عزیزم؟
رودربایستی داری با شوهرت؟؟
با شوهرم در مورد شرایطم صحبت میکردم و میگفتم برای جبران حداقل فردا ناهارو از بیرون بگیره
مگه رفتی دکتر به شوهرت اطلاع نمیدی اوضاعتو؟
وقتی جفت پایینه که نباید کار کنی . فقط کارای شخصی .
چه خبره مگه از راه دور اودن
9ماه حاملگی
هیشکی رو دعوت نکردیم
غذا رو از بیرون بگیر یا ب مادرشوهرت بگو کمکت کنه نمیتوتی
خودتو بزن به دل درد و استراحت کن.البته فکر کنم به خاط بچه دروغ نباشه مصلحتیه
من بودم می زدم به دل درد و کمر درد و گریه از جاتم بلند نشو.فکر کردی برا کسی مهمه حالت.پس خودت فکر خودت و بچت باش
من اگه بودم دراز میکشیدم‌میگفتم شکمم درده
ناهار از بیرون بگیر
یا هم خودشون درس کنن ظرفاشونم بشورن من حالم خوب نیس
ینی خودشون نمی‌دونن باید کارا رو خودشون انجام بدن؟
وقتی خوابه لا پتو ودشک پرتش کن تو حیاط😄😄
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
