اسی انگار من توام یا تو منی
شوهرم دقیقا عینه شوهر تو زیبا وجذاب وپارانویید هست اینقدر قرآن جلوم گذاشت که قسم بخور پاکی
حتی گاهی مثلن نصف شب پامیشم میرم دستشویی اگه بیدار میشد میدید نیستم دنبالم میومد وحتی دوست داشت درو باز کنم دستشویی رو ببینه
روضه زنانه میرفتم باید کفشهای زنهار ببینه دم در فک میکرد شاید دروغ میگم
حالا من محجبه وهومن وبه قول تو نون حلال خورده خیانت که هیچ حتی اگه مثلن مرد زیبایی ببینم نگاه نمیکنم میگم شاید گناه کنم اون وقت این تومانش ازمن.....
مثله شما هم عشقمون آتشین وخیلی مهربون وعاشق من وخانواده
خیلی هم زیباییمو دوست داره وهمیشه ازم تمجید میکنه
ولی یه بار خیانت بهم کرد درحد چت البته چون مذهبیه با یه خانوم بیوه ودیگه کرده بود ولی خانومه گفته بود فقط درحد چت چون خانوم داری ومنم چون هیچ وقت هیچ پنهانکاری از هم نداشتیم دیدم گوشیشو رمز گذاشته اندازه چشمام بهش اعتماد داشتم ولی چون تو نی نیسایت بودم یه کمی کنجکاو شدم رمزشو فهمیدم ووقتی رفتم تو گوشیش دیدم بله ایشون هم آره
دنیا روسرم خراب شد واتشو هک کردم وبدون اینکه چیزی بگم پیگیری کردم ودیدم فقط درحد پیام هستن ورابطه ندارن حتی یکبارهم مستقیم ندیده بودش وبعد که فهمید فهمیدم خیلی سرخ شد وازم خجالت کشید ودیگه کات کرد وهمش میگفت ازرو عکس وآتش اصلن خوشگل نیست وبه دلم نمیشینه فقط از رو کنجکاوی اینکارو کرد
ولی من بخشیدمش چون من به ته رابطه هم فک کرده بودم وقتی فهمیدم چیزی نبوده خیلیییی خوشحال شدم شیش ماه چت میکردن البته خیلی باهم سنگین بودن وبشتر حرف میزدن احساسی نبود خداروشکر چون خانمه رو میشناسم خیلی متینه وبه زور قبول کرده بود وحالا شده اسمش طنز توخونمون همش میگم برو پیشه فاطی جونت بهش میگم اگه اون بهت پا میداد که با کله میرفتی
ولی برام خیلی جالب بود که خیلی شبیه هستیم آهان منم خیلی قلدرم