قبلا گفتم شوهرم بهم خیانت کروه بازن داداشم
الان خیلی پشیمونه خیانتش فقط درحدچت بود ولی لعنتی به اون هرزه ابراز عشق کروه بود وکلیپ لب گرفتن براش فرستاده بود ...الان مثل چی پشیمونه حاضره هرکاری بکنه تامن فراموش کنم امامن اون صفحه چت لعنتی یهو میاد توذهنم وخیلی به هم میریزم در ضمن وکالت طلاق وحضانت بچه هارابه من داده ....شوهرم یه مرد پاک وخیلی نجیب بود که عاشق من وبچه هاش بود هنوزم میگه هست ...حتابه اون زنیکه کلی از عشق وعلاقش به من گفته بود واینکه یه تارموی منو به دنیا نمیده ومن خیلی خوشکلم و...ازین حرفها
زنداداشم میگفته خوب منم شوهرمو دوس دارم پس چرااومدی سراغ من میگفته فقط میخوام دردودل کنم اوایلم واقعا فقط دردودل بود ولی اواخر انگاری زده بود تو فاز جملات عاشقانه
میگم چراعاشقانه اش کردی میگه میخواستم بمونه تو رابطه همشو الکی گفتم
بچه هاباورتون نمیشه شوهرم همش تو جمع از خوشکلی من تعریف میکرد وهمش به من میگفت مریم یعنی زنداداشت خیلی زشته ...واقعا هم زشته الکی نمیگفت
الان میگه فقط شیفته رفتارش شدم چون خیلی مطیع وآرومه ولی تو قلدری
حالا من واقعا زن قلدری هستم ولی این توجیه کارش نمیشه
الان فقط به فراموشی نیاز دارم ولی نمیتونم اکن جملات رافراموش کنم من زندگی خیلی خوبی داشتم همه حسرتمو میخوردن یه شبه همه چی خراب شد