سلام وقتتون بخیر
خانما من کارمندم و ی وقتایی مجبورم دو شیفت بمونم تا ۸ شب، ی ماهه عروسی کردم و بعد از عروسی خیلی دستمون خالی شده چون شغل همسرمم ازاده و دیگه خودتون حتما میدونید که شغل ازاد چطوره
نمیتونم تو کارم بی نظم باشم چون ب پولش نیاز دارم برای ادامه زندگیم
این چند وقت هرچقد پول تو دستم بوده همه رو دادم همسرم چون ب شدت دستش خالی بود
خانواده همسرم خیلی خسیسن! ی خواهر داره که هدیه عروسی هم بهمون نداد(اشکالی نداره چون اجباری ک نیست😄)۳ تا بچه شلوغ و ماشالا پرخور داره ک هرچی تو خونه ببینن درو میکنن!🥲دیشب عروسی یکی از اقوام همسرم بود.از شهر نزدیک اومدن ک بیان برن عروسی، تو مکالمات تلفنی همسرم فهمیدم ک قراره بیان تلپ بشن تو خونمون! 🙄منم با خودم گفتم خودمو بزنم ب مریضی که نرم عروسی حداقل اونا هم چون نیستم ک بهشون تعارف کنم نمیان خونه! من نرفتم عروسی ولی همسرم رفت ب همراه مادرش که ی هفته س خونمونه🥲شب خواهرش و بچه ها و شوهرشم برگشتن اومدن موندن خونه ی ما!😒
شوهرم بخاطر من کلی هویج و ۴ کیلو موز خریده بود که اب هویج بگیره برام و شیرموز درست کنه☹از موزا فقط ۵ تاش مونده و هویجارو هم الان ک من سرکارم قطعا همشو اب میگیرن تا ابمیوه گیرم بسوزه🥲😒من الانم سرکارم و با اینکه شیفتی ندارم بهشون گفتم تا ۸ شیفتم! نمیتونم برم خونه چون حرصم میگیره از این همه پررویی و دوست ندارم بایستم ور دستشون برا ۱۰ نفر غذا درست کنم! بچه هاشم خیلی شلوغن و من اصلا از شلوغی خوشم نمیاد!دوس دارم از سرکار میام استراحت کنم☹😒ما ک هیچی نداریم ☹شوهرش دیشب یک میلیون ازمون گرفت ک میدونم عمرا پس بده😪خونه بابامم مهمان هست.نمیدونم تا ساعت ۸ برم کجا☹☹😂ب نظرتون چیکار کنم؟؟؟ میخوام اینجوری رفتار کنم ک زودتر برن چون واقعا حوصله مهمان پررو رو ندارم.کل زندگیمو زیر و رو میکنن