شوهر خواهرم با شوهرم اصلا رابطشون خوب نیست هر سری میاد خونمو کلی ایراد میگیره که کابینتاتون آشغال و خونتون کوچیکه و .... قبلا ک مستاجر بودیم همش تیکه مینداخت الانم ک خریدیم میگه چرا بازسازی نمیکنید خودش تو کار چوب واسش ارزون میفته ولی خب ما الویتامون فرق داره متاستفانه خواهرم یاد گرفته هرسری میاد به خودم البته ،میگه چرا خونت شبیه گداهاست خب منم قبلا چون مستاجر بودم چند تا وسیله فروخته بودم بهش چون جا نداشتم، بعد ده بار که خواهرم دلمو شکوند یک کلام گفتم چرا خودتون انقدر دست بالا میکیرید خونه ما شبیه گداهاست خودتون اومدید کهنه مارو خریدید بعدشم پشیمون شدم خواهرمم وسیله هام پس فرستاد خب خودش هزار بار دلمو شکوند ولی من که جوابشو دادم ناراحت شد،شوهرمم جواب باجناقشو نمیده ولی میاد سر من خالی میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بخدا دو روز دارم گریه میکنم که جواب خواهر بزرگترم چرا دادم ولی خب انقدر جواب ندادم عادت کرده، وضع مالیشون در حد خودمون ولی خب ما زیاد اهل تغییر دکور نیستیم