الان که این تاپیکو مینویسم چشام پر اشکه از اینکه پسرم شیرمو نخورد حس سرکوب حس بد از شیرخشکی شدنش

الهی عزیزم🥺🥺🥺🥺🥺

عزیزم منم مشکل تورو داشتم ..تا اینکه ی بنده خدا راهنماییم کرد و نجاتم داد

وا

من از خدامه شیرخشکی بشه بچم😐😁ولی شوهرم نمیذاره

تو هم بگو نجاتش بده 

عزیزم آروم باش چرا خودتو اذیت میکنی 

این حس عادیه 

من خالم اینطوری بود هی گریه می کرد و غصه می خورد الان بهش میگم میگه یادم نمیاد 

بچه بزرگ میشه هر دقیقه یه مشغله فکری دهره

میخوای باهات انس بگیره باهاش بازی کن بیشتر براش وقت بذار 

بچه های من هم آلرژی دارن مکافاتی کشیدم سر این موضوع

حالا کاریه ک شده هم جنبه خوب داره هم بد شما دیگه ب دل نگیر و حساس نشو

ان شاءالله ک دامادش کنی

نگذار شیرت خشک بشه تلاش کن شاید بخوره

ببین ی سرشیشه صفر از داروخونه بگیر و بزار رو سینت و بزار دهنش با اینکار بچم سینمو گرف 😀چندین نفرم گفتم اونام موفق شدن 

اون شیر روزی ش نبوده.

بعدشم پسر من شیر خشک نخورد ولی منم نمی‌شناخت تا همین چند وقت پیش. هرجا می‌رفتیم می‌رفت بغل بقیه. الان ۱۸ ماهشه.

پدرمم درومده از کتف درد و گردن درد....

البته من خودم به شدت به شیر مادر معتقدم، ولی نه زوری. نه اینکه اصصرار کنی خودتو عذاب بدی

حساس شدی عزیزم. دختره منم ۴ ماهشه. از دو ماهگی شیرخشکی شد. منم اوایل حسم مثله شما بود ولی الان اصلا برام مهم نیس که شیرخشکی شده. دخترم کاملا منو میشناسه. انشالله حس بدت زودتر رفع شه🥰🥰🥰

اتفاقا منم مث تو شدم من ۳۵ روز سعی کردم بش شیر بدم ولی نگرفت اما اصلا ناراحت نیستم چون دلم نمیخواست بچم خیلی بهم وابسته بشه و دردسرای ازشیر گرفتنم نداشتم

الان که ۳ سالشه من سرکار میرم راحت پیش خاله هاش و عمه اش میمونه 

عزیزم اشکال نداره . سلامتیش مهمه که خدا رو شکر سالمه . البته بهت حق میدم ناراحت باشی اما نگران نباش بچه ت باهات ناآشنا نیس بخاطر اینکه شیر خودتو نخورده. کاملا میشناستت مطمئن باش

منم چون شیرم کم بود شیر خشک کمکی میدادم تا سه ماهگی دیگه پسرم سینه منو نمیگرفت مادرم ختم قرآن برداشت چقدر نذر و نیاز کردین تا درست شد نمازات رو میخونی؟

چرا انقدر سخت میگیری

اون بوتو میشناسه

شیرخشک خیلیم خوبه

من ک دومی رو کلا شیرخشکی میکنم