همه مون میدونیم ک دختر خالم
عاشق پسره خاله بزرگمه
خوده خالمم میدونه
خیلی هم دختر گل و خوبیه
ولی فقط چون وضع مالی معمولی دارن خاله ام نمیره خاستگاریش
همش دنبال دختر پولداره
اون روز خجالت نمیکشه برگشته ب این دختر بیچاره میگه تو دوستات فلانی رو خوشم میاد بهش بگو و عکس مهدی رو براش بفرست ببین چی میگه
دختر خالم بیچاره همه اش صورت خودشو میمالید قرمز شده بود همه اش عرق میکرد
عکس شو فرستاد
میگفت دوستم میگه خوشگله و از این حرفا
انقدر حالش بد بود بیچاره وقتی رفتن مامانم ب خاطرش نشست کلی گریه کرد
بعدم فهمیدیم بیچاره همون شب تب کرده
خاله ام واقعا خیلی بیشعوره همه اش میگم این کارش بی جواب نمیمونه
نمیدونم چکار کنیم دل دخترخالم شاد بشه