پس حدود ۹،۸ سال از من بزرگترید:)
میفهمم حس و حالتون رو منم خودم رفتم سمت کسی که از بچگی عاشقش شده بودم و اتفاقا بعد از یه مدت اونم عاشقم شد!
ولی به نظرم این چیزی که یکطرفست فقط خود ط رو عذاب میده و از زندگی کردن عقب میندازه...لطفا لطفا لطفا بیخیال شو:)))))منی که ۳ سال با طرف بودم و عاشقم هم بود و عاشقش بودم از رابطه اومدم بیرون چون طرف جنبه ی اینو نداشت که یه دختر صادقانه بهش ابراز علاقه کرده بود
همیشه بهش فکر میکنی، اولش میگی بیشتر از همه دوستش داری و بعدش میبینی بیشتر از خودت دوستش داری، وقتی یه جایی از بدن طرف درد بگیره دقیقا حس میکنی که اون قسمت از بدنت درد داره
نکن اینکارو بزار دوستت داشته باشن
یعنی هرچیزی و هر تغییری و هر از خود گذشتگی ازت بربیاد ک برا همه عالم عجیب باشه اون حجم از تغییر و ...
در نهایت هر روز عاشق تر از دیروز هرروز بیشتر دوس داشتنش حتی با تفاوتا حتی با بدیا حتی با نداشتن خیلی چیزای رویایی...
عشق اینه بقیه اش وابستگیه ک از بین میره
یعنی احترام
یعنی احساس با ارزش بودن میکنی
یعنی دلگرمی و همیشه روش حساب واز میکنی
یعنی همیشه احساسش میکنی توی شرایط خوشحالی و حتی ناراحتی
یعنی توی هر حالت دوستش داری حتی اگه شلخته باشه
یعنی حتی چیزای بدمزه در کنارش خوشمزست حتی سوپرایزای کوچیک برات هیجان انگیزه
یعنی تحمل
یعنی هروقت ببینیش ذوق کنی
یعنی غرور
یعنی خیلی چیزااا یعنی همه چیز .....
چقدر اطمینان دارید از اینکه آدم پخته ای هست؟
اگه واقعا اونطور که فکر میکنی باشه که هیچ...اما بر اساس تجربه ی خودم میگم آدم های زیادی رو دیدم که به ظاهر پخته، مودب و حتی مذهبی بودن اما بعد از گذشت یه مدت خود واقعیشون رو نشون دادند و موندم و زخم هایی که از اون آدم ها خورده بودم...امیدوارم اگه با این آدم خوشحالی برات به ارمغان میاد خدا کاری کنه که به دلش بنشینی و اگه به صلاحت نیست از چشمت بیفته:)♡︎
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
