از وقتى باردار شدم يه روز نبوده كه از خواب بلند شدم يه سوژه جديد واسه استرس نداشته باشم يه روز تكون نميخوره يه روز خيلى تكون ميخوره يه روز شكمم سفت ميشه يه روز كمرم درد مياد يه روز گرگرفتگى دارم يه روز يخ ميزنم يه روز سردرد ميشدم يه روز معده درد از هركى ام ميپرسى اين خطرناكه يا طبيعيه ميگه از دكترت بپرس بابا دكتر بيكار نيس كه دم به دقيقه بشينه به من جواب بده بعدم من هر روز نميتونم واسه هرچى بلند شم برم دكتر فقط تا وقتى اون مشكله رفع بشه حرص ميخورم يه ماما از خانه بهداشت هست گاهى ازش سوال ميپرسم اونم همش ميگه اگه فلانه و بهمانه خطرناكه اگه نه طبيعيه منم اصلا دقيقا نميدونم منظورش چيه
خلاصه كه خيلى درگيرم با خودم كاشكى زودتر تموم شه خيالم راحت شه از بابت بچه ام