سلام .
یکم صبر کنید تند تند میزارم دلم خییییلی گرفته🥺
من قبلا یه جا دیگه کار میکردم که حقوقم خوب بود برا یه شیفت ۲۸۰۰ میداد بیمه ام هم میکرد .
یه روز پسر عمو شوهرم زنگ زد گفت زن داداش خانومم تو شهرک شما داروخونه زده پزشکه من برا کارشون تو رو معرفی کردم دکتر هم با من تماس گرفت گفت میتونی بیای منم از خوشحالی گفتم اره و فورا قبول کردم فرداش هم زنگ زدم که من نمیتونم بیام سرکار و ۷ روز موندم جام یکیو پیدا کردن من اومدم رفتم دنبال مدرک نسخه خوانی دو ماه هم رفتم کار آموزی چون زبان انگلیسیم خوب بود بعد اموزش همه نسخه هارو تو کار آموزی میخوندم همونجا که رفتم کار آموزی پزشکش سه بار به من گفت بمون همینجا این داروخونه بزرگتریه من قانونم اینه بعد شیش ماه بیمه ات میکنم کلی گفت من نموندم .دکتر داروسازش هم خیلی بهم یاد داد.چشمو کلا رو پیشنهاد ها بسته بود و فقط به خاطر اینکه داروخونه نزدیکمه رد میکرد .
زدو بعد دو ماه داروخونه این دکتر باز شد.
من رفتم سر کار تا داروخونه جدید کلی حمالی داره منم گفتم اشکال نداره جای دارو هارو بهتر یادمیگیرم ۵ روز فقط از هشت صبح تا نه شب دارو میچیدم شبا با درد شدید میخوابیدم.
