2737
2734
عنوان

چقدر با خانواده مادریم غریبه ام...

807 بازدید | 32 پست

صبح دختر داییم استوری گذاشت میخایم بریم برف بازی منم گفتم منم خیلی دوست دارم بیام....حالا بماند با چه بدبختی زنگ زدم بابام رضایت گرفتم که منم برم همراهشون..بعد حدود ساعت ۹یکی از دختر داییام با دوستش اومد دنبالم...فکر کردم دخترونه یه ولی پسر داییم و دوستش هم وسط راه سوار شدن...خیلی حس بدی بود ..من چادریم(فک کن با چادر بری برف بازی  ) مامانم بهم گفت نرو اونا به تو نمیخورن و ...

اصلا بهم خوش نگذشت...احساس کردم یه غریبه ام بینشون..همش فکر میکردم دوست پسر داییم بهم میخنده ...(چون دختر و پسر داییم خونواده ما رو میشناسن)..به خاطر من مجبور شدن زود برگردن ..داداشم و بابام مدام زنگ میزدن که زود بیا خونه و سرده و خطرناکه و.....اونا هم بخاطر من مجبور شدن زود برگردن...وسط راه هم پسر داییم و دوستش از ماشین پیاده شدن تا داداشم اونا رو نبینه(پسرای با معرفتی بودن   )...احساس میکنم تفریح اونا رو هم خراب کردم....  

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ایا بدون چادر نمیشه حجاب کامل داشت؟ 

میشه...بابام اجازه نمیده..از نظر من که میشه

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
2731
غریبه نیستی باهاشون. تفاوت عقاید دارید ولی با خمین تفاوت میتوتید باهم خوش باشید

نمیشه....انگار با هم غریبه بودیم

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
میشه...بابام اجازه نمیده..از نظر من که میشه

عزیزم توماشین درش میاوردی مث لبنانیا حجاب میکردی، بعد زیاد سخت نگیر توهیچ کاربدی نکردی ک تفریح اونارو خراب کنی. چادرم بخاطرراحتی خودت گفتم

آنقَدَرسازمیزنم که زمانه برقصدبه ساز ما،روزی رسدکه زمین خلاف بگردد ز ناز ما... 
باباهاتون چکار میکنن اینقد شماها حرف گوش کنید؟هاااا؟؟ ما ک حرفی بزنیم بچه مون درسته میبلعته مون😑😑

نظامیه...حوصله جر و بحث ندارم...بعدم امکان نداره از حرفش کوتاه بیااا...منم چند بار لجبازی کردم فایده نداره..اعصاب خودم خورد میشه

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
2738

خب عزیزم شما چادرت رو میذاشتی تو ماشین با مانتو و  وسری و حجاب کامل بازی میکردی بعدم چادرت میپوشیدی برمیگشتی.

مهم اینه ک شما بیحجابی نکردی

خدایا شکرت🙏ممنون که به من یه فندق هدیه دادی قول میدم از هدیه باارزشت به خوبی مراقبت کنم.لطفا برای همه کسایی که منتظر این هدیه از جانب خدا هستن یه صلوات بفرستین🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹(00/06/26)
عزیزم توماشین درش میاوردی مث لبنانیا حجاب میکردی، بعد زیاد سخت نگیر توهیچ کاربدی نکردی ک تفریح اونار ...

آخه من همیشه پوشیدم عادت کردم...هنوز میخاستن برن چیزی بخورن من بابام هی زنگ میزد که برگرد خونه.. بابام خودش خونه نبود...

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
خب عزیزم شما چادرت رو میذاشتی تو ماشین با مانتو و  وسری و حجاب کامل بازی میکردی بعدم چادرت میپو ...

درسته....آخه بابام زیاد اجازه نمیده با خونواده مامانم در ارتباط باشم..

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
آخه من همیشه پوشیدم عادت کردم...هنوز میخاستن برن چیزی بخورن من بابام هی زنگ میزد که برگرد خونه.. باب ...

بهرحال عزیزم توکاربدی نکردی. یکم حساسیتو کم کن حالا زنگ زد ک زد. میدونم این موقع ها لج ادم درمیاد حسابی اما عیب نداره میگذره

آنقَدَرسازمیزنم که زمانه برقصدبه ساز ما،روزی رسدکه زمین خلاف بگردد ز ناز ما... 
بهرحال عزیزم توکاربدی نکردی. یکم حساسیتو کم کن حالا زنگ زد ک زد. میدونم این موقع ها لج ادم درمیاد حس ...

والا .....بابای من پدره داییم هم پدره..واقعا دخترش آزاده ..با پسر اون یکی داییم اومده بود بیرون...

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
والا .....بابای من پدره داییم هم پدره..واقعا دخترش آزاده ..با پسر اون یکی داییم اومده بود بیرون...

حساسیت بد نیست. ازدوست داشتن زیاد اینجورمیشن هی دلشون فکر هس زنگ میزنن.... 

آنقَدَرسازمیزنم که زمانه برقصدبه ساز ما،روزی رسدکه زمین خلاف بگردد ز ناز ما... 
حساسیت بد نیست. ازدوست داشتن زیاد اینجورمیشن هی دلشون فکر هس زنگ میزنن.... 

بابام فقط میخاد جلو چشمش باش..هنوز فکر میکنه بچه ام..مدام باید حواسم به موبایلم بود که اگر زنگ زد جوابش رو بدم...

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سریال

مهناززززی | 2 ثانیه پیش
2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز