سلام مامانا خوبین
میگم من امشب یجوری شد مجبرا خونه مادر شوهرم خوابیدم
رفتم دخترمو تو اتاق بخوابونم ،اون اتاق سرد بود
مادر شوهرم گفت اینجا سرده بیا این یکی اتاق
حالا اون یکی اتاقم برادر شوهرم هست داره بازی میکنه ۱۳ سالشه
منم اومدم جامو تو حال انداختم
اومدم دیدم واسه شوهرم جا انداخته خوابیده
اونوقت واسه من نه
داشتم میخوابیدن بهش فکر کردم کلا بهم ریخت اعصابم
فردا میخوام یجوری بهش بفهمونم‌تمیدونم چطوری فقط که بدم نباشه
اخه من کلا تو این مسائل لالم همیشه😒ولی میخوام بگم اینبار
شوهرت کجا خوابید؟
مادرشوهر منم یه بار سر سفره حدودا بیست نفر بودیم به همه غذا داد به من نداد بعد همه داشتن غذاهاشونو تموم میکردن منم چیزی نداشتم برادرشوهرم گفت عه زنداداش پس غذات کو مادرشوهرمم گفت وای به تو یادم رفته غذا بدم منم با اینکه گشنم بود الکی گفتم سیرم نمیخورم ولی هیچوقت یادم نمیره
شوهرت اول باید از جای خواب خودت وبچت مطمین میشد بعد میخابید برو یقه شوهرت رو بگیر
خب 😦 تقصیر شوهرت هست باید برای تو هم تشک و ... میذاشت نه که آماده کنه خودش بخوابه. به مادر شوهرت چیزی نگو باید از همسرت بخوای به فکر تو هم باشه.
بابا بیخیال همچین گفتی بدجنس گفتم چیکار کرده عزیزم وظیفش نیس که برات جا بندازه اولا بزرگتره دوما حتما دیده فعلا نخوابیدی ننداخته بد به دلت را نده توقعت رو از همه کمتر کن که راحت زندگی کنی
اسی الان بدون تشک خوابیدی؟
شاید اصلا مادرشوهرت جاها و ننداخته گداشته اونجا شوهرت خودش انداخته، یا اینکه مثلا دیده شوهرت خابه برا اونو انداخته که بخابه تو که بیدار بودی گفته خودش می اندازه دیگه واقعا شاید منظوری نداشته تو بد برداشت کردی
عزیطدبم میدونم جی میگی تا حدیم قبول دارم
اما‌من اینجا مهموننم وقتی اصرار دارن به موندنمون این زسمش نیست ته بی محلیه هرچند تو رو نباشه
من خونه مامانم بمونم حامو میاد میندلزه
یکی روبارم یا شوهرم موندم کلی بهش احترام کرده
میدونی من تا اللان سعی کردم با همین روال بیخیالی طی کنم
بخدا قسم
هرچی شده گفتم ببخیال بب منظوره لابد
ولب خدا اون روزو نیاره خطایی از من سر بزنه اونم بییی منظوز کل عالم و ادمو خبردار میکنن
نه میدونننم خودش جا انداخته براش
بخدا انقد خودمو بی ارزش کردم اینجوری شدم میفهمی چی میگم که کسی براش مهم نیست مهمون تو خونش کجا و با چی میخوابه و قرارم نیست ناراحت بشه
میخوام فردا به یه طریقی بفهموننم بهش انا نمیدونم جطوری
نه اینکه با طعنه و دعواهااا مثلا مث یه تیکه با خنده یا شوخی
