شوهرم هرروز میره خونشون هنوز این هیچ.دخترم کوچیکه منم هفته ای یک بار میرم شام انتظار داره هفته ای دوبار اینا بریم یک بار بعد شام یک بارم برا شام.امروز زنگ زده به شوهرم که دلم برا نوه ام تنگ شده بیارین ببینمش.تو زمستون تو این سرما بعد شام پاشدیم رفتیم کلی حرص کشیدم کلی با شوهرم دعوا کردیم میگم من دلم نمیخواد زیاد برم میخوام هفته ای یک بار برم زوره مگه.همش سر این موضوع با شوهرم دعوا دارم توروخدا بگین من چیکار کنم چیکار کنم که زیاد نرم
اگه اونجا بهت بی احترامی نمی کنند خوب چرا سخت می گیری،از دوست داشتنه که دلش میخواد نوه اش رو ببینه ،وقتی شوهرت با این کار خوشحال میشه همراهیش کن همین چیزها باعث محبت بیشتر و صمیمیتتون میشه.همراهیشون کن و خوش بگذرون دنیا دو روزه
مهربونم اگه دوست داشتی برای ارزوی پسرکم که داشتن خواهر و برادر است با آمینی مهمونمون کن مهربونم❤