اتفاقا شوهرم تو هیچی محدودم نمیکنه و پدرم ابجیمو محدود میکنه و همیشه به من میگه خوش به حالت...
حتی سری پیش سر همین محدودیت گریه میکرد و به من میگفت تو راحت و ازادی...
تو هرچیزی که بگی من ازش سرترم..حسادتی درمیان نیس چون خیلی دوسش دارم و هروقت میاد خیلی خوش میگذرونیم میریم خرید این ور اونور و بازار و...
اخلاقش خوب همه چیش اوکی ، فقط نمیدونم چرا هررررکاری میکنم نمیتونم باهمسرم با لحن خوب حرف بزنم ، انگار دارم کنترل میشم که بد حرف بزنم با شوهرم و دست خودم نیست