در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم به پشت سرم نگاه کردم جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم جای دو رد پا بود،و جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک رد پا بود.به خدا گفتم تو سختی ها کنارم نبودی؟..گفت آن رد پایی که میبینی من هستم ، تورا در سختی ها به دوش میکشیدم..❤️مهربان خدای من❤️
هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره ولی نمیدونن من بچه ندارم کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر
منم همین مشکلو دارم تا دو نصف شب با صدای بلند تلوزیون میبینن یا صبا ک کار میکنه اهنگو با صدای بلند گوش میده بعد ای درا نمیدونم چرا از جا کنده نمیشن انقد ب هم میکوبنشون
To mera jan v jehani😍Az kurdm❤️ Tiker residen be arezom😍
حالا شما خوبه خونت آپارتمانیه و این صداها هست ما کلا تو کوچمون همه ویلایی دارن اینقدر ساخت و ساز میکنن آسایش نداریم یا ماشین سنگین میره و میاد یا صدای چکش برقی و اینچیزا تو مخ ماست بچه هاشونم همش تو کوچه بدو بدو و جیغ و داد میخام بگم کلا همینه چه تو اپارتمان بشینی چه خونه ویلایی😁 اها راستی اینم بگم تو خونمون درخت زیاد داریم گنجشکا هم میان سر و صدا میکنن🤣🤣🤣
کی فکرشو میکرد یه روزی حرفامونو به آدمایی بگیم که تاحالا ندیدیمشون...!🥲🥲🥲