2733
2734
عنوان

من از ی خانواده ای متولد شدم که😔

284 بازدید | 10 پست

سرزنشم میکردن بچهاااا من 😔 تو زندگیم فقط خورد شدم یعنی سرزنش شدم از بچهاااا من 😔 تو زندگیم فقط خورد شدم یعنی سرزنش شدم از سوی خانواده تو سری خوردم الان خیلی پرخاشگرم و اینکه نمیتونم خودمو ترمیم کنم ایا من حالم خوب میشه چیکار کنم؟؟؟؟ خانواده تو سری خوردم الان خیلی پرخاشگرم و اینکه نمیتونم خودمو ترمیم کنم ایا من حالم خوب میشه چیکار کنم؟؟؟؟الان چجوری ی ادم دیگ شم

چرا همه چی و دوبار نوشتی ؟😐

دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهد شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد   من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين  مي نوازد، آرام، آرام.    پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد                        

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

منم همینطوری ام. کنترل خشم ندارم. پرخاشگرم. کنترلگر شدم تو رابطه. مهر طلبم. و تنها کاری که تونستم بکنم اینه جلسات مشاوره و روانشناسی شروع کردم. میخوام تغییر کنم. امیدوارم بشه. 

عزیزم این تایم سایت خلوته ظهر تاپیک بزن افراد بیشتری هستن شاید یکی راهی نشونت داد که روحیت شاد شد 

امیدوارم خدا زود دلتو شاد کنه و مشکلاتتو حل 

آرمان❤آرتین❤روح الله❤(خودم میخوام تعلیق شم و هر زمانی بخوام خودمو مسموم کنم به نینی سایت و اینستا میرم)

خب از دست ما این موقع شب چه کاری بر میاد انرژی منفی این وقت صبح خودت برو بگرد راه حل پیدا کن طبق شرایطتت همدلی همدردی مشکلتو حل نمکنه

If you want to call me with negative energy, negative purpose and with the intention of disturbing, do not call, call yourself first so that you do not regret it.
2738

منم بابام افسردم کرده با کاراش یه راه حل بهم بگین با پدر لج باز چیکار کنم واقعا چرا درک نمیکنخ تینهمم بخاطرش زجر کشیدم اصلا احساس مسولیت نداره با اینکه دکتره پدر منو در اورده پونزده سال بی مادر خودمو بزرگ کردم گوشه کنایه های همرو شنیدم مادرشو ترو خشک کردم رفت ازدواج کرد منو تو سن ده سالگی انداخت خونه مادرش رفت مادرش بعدا مریض سد فوت کرد ارث مادرمو وقتی صغیر بودم به باد داد  الان که وقت ازدواجمه استرس همه چیو دارم یه دونه به خونه نمیرسه میترسم سرکوفت بخورم از الان دارم برا خودم جهاز میگیرم پس فردا لج نکنه بگه نمیگیرم فقط میگه درس بخون که من محتاج پولش باشم هی با پولش منو بزنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز