پارسال خودکشی کردم و مادربزرگم ...

از همین الان بگم اصلا عقده پربازدید شدن ندارم بیکار که نیستم سه ساعت بیام تایپ بکنم که فقط پربازدید بشم تخیلی هم نیست😑

من فقط واسه تاپیک هایی که توش مشکلی در رابطه با کسی که دوسش دارم و راهنمایی میخوام دوست دارم پربازدید شه و کمکم کنین که نمیشه

راستش.. مادربزرگ خدابیامرزم مادر شهیده(عموم شهید شده) و چهار سالی میشه که فوت شده

خیلییی شبا میومد به خوابم.. تا اینکه رسید به ۱۰ اسفند ۹۹، دوباره اومد به خوابم با عصاش زد توی سرم انگار ناراحت و عصبانی بود از دستم. زیاد به خوابم توجه نکردم گفتم حتما همینطوری یه خواب الکی دیدم دیگه. فردای اون روز یعنی ۱۱ اسفند یه مشکل و فشار روحی برام پیش اومد که باعث و بانیش هم خودم بودم و سادگیم. شبش ۱۶ تا قرص اعصاب خوردم و ... دیگه آواره بیمارستان شدم بماند که چقد از چشم مامانم افتادم نزدیک بود بی آبرو هم بشم

بعد از این اتفاق دیگه مادربزرگم نیومد به خوابم

بنظرتون چرا؟؟ واسه یکی از دوستام تعریف کردم گفت حتما میخواسته هشدار بده ولی تو کار خودتو کردی

کلا رفته رو مخم این قضیه. حدودا الان یک ساله اصلا خوابشو ندیدم

یعنی از دستم ناراحته؟😕 من خیلی دوسش داشتم و دارم

اون لحظه که میخواستم قرص بخورم اصلا به هیچی جز مردن و راحت شدن از اون حالم فک نمیکردم خواب مادربزرگم هم که اصلا تو یادم نبود برامم اهمیت نداشت فک کردم الکیه