انسان را از افتادن در چاه،فروریختن دیوار بر سرش و هر حادثه بد دیگری محافظت می کنند
اقا داشتم سوالات هدیه هفتم رو از تو نت درمیاوردم برای دختر خالم 😐
اینو دیدم
درمورد فرشتگانه
من دو سال پیش پاساژ مون آتیش گرفت دور تا دورش همش شیشه بودن شیشه هم در اثر گرما که خودتون دیگه میدونید چطور میشه به تکه های ریز تبدیل میشه ولی سرجاشه مثل یه در یهو بزنی روس کلش ریزش میکنه
منم ظهر بود داشتم با تلفن حرف میزدم بالای سرم خب دیگه ساختمون بود که همش شیشه بود
گفتم بزار برم بشینم رو اون صندلی که اونطرفه همین که یکم رفتم اونور تر همه ی شیشه و آهنا اومدن پایین
همه میگفتن این یه معجزه بود یعنی واقعا همین بحثیه که توی کتاب دختر خالم اینا اومده؟