کسی بیدار هست نظری بده من دو تا جاری دارم که به یکیشون اصلا حس خوبی ندارم هررر چیزی چه خوب چه بد از طرف اون ادم منو ازار میده نزدیک یک سال بود که حرف نمیزدیم با هم ولی الان باز به اجبار اشتی کردن داداش ها با هم . رابطه ام باهاش خیییلی کمه و تو جمع میبینم و کم میرم خونش ولی نمیدونم چرا شدیدا حس حسادتم نسبت بهش تحریک شده درحالیکه نسبت به ادمهای اطرافم حتی ادمایی که سطح مالی بالاتری از اون دارن هیچ حسی ندارم نمیدونم چرا به این ادم خساس شدم و بیشتر وقتهاتو ذهنمه و همه اش رفتار خانواده شوهرمو با اون و خودم مقایسه میکنم یا زندگیه اونو با خودم جیکار کنم این حس های مزخرف دست از سرم بردارن