هر روز میبرتم سرکار و میارتم ....شبا بعد از کار معمولا میریم ی دوری میزنیم
اول ازش بیزار بودم دوسش نداشتم انقدر بهم محبت کرده باهام خوبه بخاطرم همه کار میکنه هرچی میگم گوش میکنه از محبت هیچی برام کم نمیذاره که منم وابستش شدم
شبیه نتونست بیاد دنبالم در حد ده دقیقه همو دیدیم و چندتا پیام الانم نیستش
خیلی دلم براش تنگ شده نمیدونم چیکار کنم😒اخه چجوریه ی ادمو ازش بیزاری به خودت میای میبینی دلت براش تنگ میشه.....