خانوما ما امروز عقد کردیم البته خیلی ساده و محضری
نامزدم از اون موقع تاحالا چسبیده به من یه ثانیه هم دور نمیشه🤦🏻♀️
از صب تا همین الان درگیر بودم مهمونا هم تازه رفتن فقط نامزدم مونده خونمون
بهش میگم فردا مگه شیفت نیستی چرا نمیری استراحت کنی؟
میگه میخوام پیشت بمونم
بهش میگم مامان بابام و خواهر و داداشم از صب تا حالا خیلی خسته شدن
میگه خب پس پاشو بریم خونه ما
میگم آخه مامان بابای تو هم خیلی خسته شدن طفلیا
میگه خب پس بریم تو اتاق خودت که اینا راحت باشن
میگم من میخوام بشینم تا صب درس بخونم میتونی با چراغ روشن بخوابی؟😐
میگه منم میشینم یه گوشه ساکت و آروم تو هم درستو بخون سوالی چیزی هم داشتی ازم بپرس 😑
.
.
خانوما من خیلی خستم دارم بیهوش میشم میخوام فقط بیوفتم تو تختم بخوابم تا خود صبح چرا نمیره؟؟😖
شیطونه میگه برم بگیرم بخوابم اونم هرجا دلش خواست بره هر کاریم دلش خواست بکنه
والا ب خدا خسته شدم دو شبه نخوابیدم امروزم از صب ساعت ۶ آرایشگاه و محضر و تدارکات و....دیگه نا نمونده برام🤕