من از دیروز صبح ۶اصلا نخوابیده بودم الان تو اداره دیدم خلوته در اتاقو بستم سرمو گذاشتم رو میز. بیدار بودما و هوشیار ولی خواب بودم و چشام بسته ولی اتاقو میدیدم پر از لکه های سیاه. درتلاش بودم خودمو بیدار کنم. و واقعا حس میکردم سرم رو میز کشیده میشه و میدونستم جسمم خوابه بلند بسم الله میگفتم ولی صدام درنمیومد. از خدا میخواستم کسی در بزنه یا صدا بزنه تا بیدار شم.
یهو تمام زورمو که زدم واقعا احساس کردم خودم افتادم تو خودم و بیدار شدم. سردرد شدیدم الان. حس میکردم خیلی زمان گذشته ولی همش فیکس تو دو دقیقه اتفاق افتاد. از لحظه ای که سرمو گذاشتم تا اینکه به خودم اومدم.
واقعا روحم از بدنم جداشده بود؟؟؟
براتون پیش اومده؟