2737
2734
عنوان

یه دفعه رفتم به گذشته

112 بازدید | 0 پست

خونه مادر بزرگ 

شب زمستون 

بوی نفت بخاری 

کرسی ای که روش پر از خوراکی بود

بچه های فامیل

صدای خنده 

دغدغه های کوچیک و بیخود 

بیرون پر از برف 

اتاقا پر از تشک پهن شده واسه خواب 

و تا ۴ صبح تو جامون به چیزای مسخره خندیدن 

حالا دیگه نه مادر بزرگ هست 

نه مشکلاتم کوچیکه 

نه بیرون پر از برفه... 

#دلنوشته

منطق هایی که هیچ منطقی پشت آنها نیست...                   اسکاچ سایت هستم❤
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز