2737
2734
عنوان

حق با منه یا شوهرم

176 بازدید | 13 پست

طولانی تورو خدا بخونیدمن باردارم منو بزور آورد شهرستان گفت میذارمت خونه مامانت درخت کاری داشتیم ،اون بره درخت بکاره حالا از لحظه ای که رسیدیم منو گذاشت ولی غر زدن وتیکه انداختنش شروع شد میگه چرا نمیای سر زمین درخت میکارم پیشم باشی من هشت ماهه حامله بچه کوچیک دارم نمیتونم الانم برم اونجا بایذ برای پنجاه نفر شام وناهار بپزم

رفته مشهد یک روزه الان اومده زنگ زده چرا نیومدی خونه مامانم استقبال من خونه مامانش روستا اگه منو آورده استراحت کنم چرا همش توقع داره برم اونجا  الانم شام دعوتیم خونه خواهرش میگم زودتر بیا ببینم درختارو کاشتی میگه نه نمیبرمت چون برات مهم نیست

اینم بگم من سالی چند بار بیشتر نمیام خونه بابام که ببشتر شو یا روستا مادر شوهرمم یا خونه خواهر برادر اون اونجا هم میرم جاریم میره موقع ناهار میاد منم مجبور م بخاطر بچم غذا بپزم کار کنم هردو از تهران اومدیم شهرستان مسافرت شوهرم این چیزا رو نمیبینه توقع داره من همش اونجا باشم خب منم دلم میخاد خونه مامان بابام برم تمام اعضای خانواده اش تهرانن اینجوری نیست که نبینشون هرروز میبینه نه می‌ذاره خونه فامیلام برم نه اونا بیان 

دوروز هم اومدم فقط زنگ میزنه تیکه وغر خسته شدم بخدا بریدم از دست این کاراش


من اگر نیکم وگر بد تو برو خود راباش


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

تغصیر خودته رو دادی دیگه یعنی چی بری همه کار مادرشوهر تو بکنی حالاهم انتظار داره 

بگو واقعا نمیفهمی یاخودتو زدی به نفهی با این شکم وعضیت من درک نمیکنی تو بدرک گشنتونه یا درخت کاشتی یا نکاتی من اولویت خودمو بچمه والا بخدا 

تجربه بهم ثابت کرده اینجور ادما درس نمیشن موقعی که خونه باباتی خوش بگذرون هرچی تیکه انداخت محل نده بخدا من بعد از ده سال اینو فهمیدم خدا شاهده تواین ده سال هروقت خاستم با خانواده خوش باشم یه بهانه ای جور کرد حالم وگرفت الان دیگه میدونم وقتی اینجوری میکنه فقط از درون به خودم میگم بی خیال در لحظه خوش باش

2738
تغصیر خودته رو دادی دیگه یعنی چی بری همه کار مادرشوهر تو بکنی حالاهم انتظار داره  بگو واقعا نم ...

مادر شوهر م پیره خب جاریم هم خونه مامانش باباش نمیره چون اصلا زنگ هم نمیزنن آدم حسابش نمیکنن شوهرمم فکر میکنه خیلی شوهر دوسته که نمیره من برم اونجا خدا شاهده یع سیب زمینی سرخ کنم ده نفر میریزن میگن بیشتر درست کن جاریم نمیاد که حتی بگه ناهار چیه وای میسته درست که میشه میاد بالا 

من اگر نیکم وگر بد تو برو خود راباش
تجربه بهم ثابت کرده اینجور ادما درس نمیشن موقعی که خونه باباتی خوش بگذرون هرچی تیکه انداخت محل نده ب ...

اره بخدا یک روزه اینجام همش حرص وجوش کردم

من اگر نیکم وگر بد تو برو خود راباش
اره بخدا یک روزه اینجام همش حرص وجوش کردم

دیگه اخلاقش کمکم دست میاد من اینو واقعا میگم میذارم غر میزنه حرف میزنه 

چون واقعا تغییر نمیکنه فقط الان یاد گرفتم که موقعی میخام خوش باشم به شوهرم فک نکم قبلا همش به این فکر میکردم خالان شوهرم چی میگه میخاد چی بشه

لعنت به اخلاق بد 

دیگه اخلاقش کمکم دست میاد من اینو واقعا میگم میذارم غر میزنه حرف میزنه  چون واقعا تغییر نمیکنه ...

اره واقعا باید خودمو بزنم به بیخیالی نمیدونم چه مرگشه که تا میام اینجا بداخلاق میشه خب سالی دوبار خانوادمو میبینم دیگه حتی نمیذاره بابام بچه مو تا پارک ببره حالا اگه خانواده خودش بچه رو دونیم کنن عیب نداره اتفاقه

من اگر نیکم وگر بد تو برو خود راباش
اره واقعا باید خودمو بزنم به بیخیالی نمیدونم چه مرگشه که تا میام اینجا بداخلاق میشه خب سالی دوبار خا ...

دقیقا عین شوهر منه حالا یه مدت خودت وبزن به بیخالی ببین چقد راحت میشی الان دوساعت دیگه میخاد بیاد تو این دوساعت بشین پیش مامنت یا بابات کنارشون خوش باش بخدا که شوهرت هیچیش نمیشه فقط خودتو پیر میکنی بعد اینجوری تازه حرصشم در میاد شوهرم میگفت تو انگار حرف من برات اهمیت نداره 


دقیقا عین شوهر منه حالا یه مدت خودت وبزن به بیخالی ببین چقد راحت میشی الان دوساعت دیگه میخاد بیاد تو ...

سعی مو میکنم عزیزم

من اگر نیکم وگر بد تو برو خود راباش
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687