سلام عزیزم
من خیلی خوشحال میشم کنارت باشم ...
واقعا هم دلم میخواد با جون دل اینجا باشم ...
هر فرصتی به دست بیارم میام که کنارت باشم
...
تصمیم طلاق ، تصمیم سختی است ...
من میخوام کمی با هم تحلیل کنیم شرایط رو ...
اونی که با چشم باز تصمیم به جدایی میگیره ، اوضاع بهتری داره ...
برخی تاپیک ها را که میخونم ، و شوهرها خیانت کردند ، یه متنی را زیاد میبینم از خانمها ....
میگن : فکر کردی بعد از طلاق خبریه ؟ چه کسی میاد دیگه با مطلقه ازدواج کنه ؟ فکر کردی خواستگار ریخته ...
از کجا معلوم مرد بعدی خیانت نکنه؟! همه مردا خیانت میکنن و ....
اینجاها فرق بین آدم با اعتماد به نفس ، با عزت نفس ، هدف والا ، بالنده و... مشخص میشه با اون فردی که حقارت را میپذیره تا مطلقه نشه ...
قطعا بعد از طلاق خواستگارها صف نکشیدن !
قطعا فرصت های شما بسیار کمتر و با جامعه اماری محدودتری خواهد بود ....
احتمال اینکه مرد بعدی هم خیانت کنه هست ...
اما آیا این موارد به اندازه کافی ، وزن دارند که من حقارت بکشم ؟
اگر زندگی فعلی من درست میشد ، بازم مزیت داشت نسبت به طلاق ، که بمونم و بسازمش ..ولی آخه تلاش یک طرفه من نتیجه داده ؟ شوهرم مشاوره میاد ؟ از رفتارش پشیمونه ؟ برای ترمیم من و روح من و زندگی ویران شده مون تلاشی میکنه ؟
اگه همه اینها بن بست هستش ، پس انتخاب بین زجر کشیدن تا ابد ولی کنار شریک زندگی ( شریک خونه و مکان ! نه شریک روح و ...) با انتخاب تنهایی بدون زجر و حقارت باید انجام بشه ....
زنان زیرک ،با عزت نفس راه دوم را انتخاب میکنن ...
طلاق شجاعت میخواد به قول استادم ...
هر جدایی ای سوگواری داره .
اولش انکار میکنی ، بعدش سوگواری میکنی ، بعدش قبولش میکنی و در انتها رها میشی ..برای بعضی خیلی زمانبر هستش ...برای بعضی سریع تر ...
حتی اگر از شوهرت متنفر هم باشی ، بازم خاطرات میاد سراغت .خاطره روزهای اول اشنایی و دوران گل و بلبل و سوال ذهنی تو : چرا به اینجا رسیدیم ؟؟
این مسیری است که قطعا باید طی کنی ...
من اگه بتونم و فرصت یاری کنه ، حرفای استادم را اینجا کپی میکنم .انشاله بتونیم با هم از این مسیر رد شیم 🙏🙏❤