خانوادم چون مخالف حاملگیم بودن و گفتن بچه رو سقط کنم اما من به حرفشون گوش نکردم الان بهم کم محلی میکنن.
با شوهرم مشکل داشتم و الانم به خاطر بدهی زندانه. منم باردارم هفته ۱۱ هستم.
مادرم عمل قلب باز انجام داده و قرار شده ما دخترا نوبتی بیاییم از مادرم مراقبت کنیم. الان نوبت منه.
مهمان زیاد میاد خونشون، خودم درس دارم، درسای بچم هست، غذای مادرم باید جدا باشه، غذای بابامم باید جدا باشه.
منم این روزا زیاد کار کردم لکه دیدم الان هی میرم وسط کار دراز میکشم ، اصلا نمیتونم دستپخت خودمو بخورم.
۳ روزه شاید روی هم یه وعده غذا هم نتونستم بخورم.
خواهرم بهم بی محلی میکنن چون به حرفشون گوش نکردم و بچمو ننداختم.
دلم نمیخاد بهشون رو بزنم و بگم برام غذا بیارن.
ولی واقعا الان دارم از گرسنگی و کم محلی های اینا گریه میکنم