بیچاره آبجی کوچیکم هفته ای یک ساعت اجازه داره بیاد خونه بابام
خونه هیچ کدوم ابجیام هم اجازه نداره
هیچ کجا نمیزاره بره حتی خرید
وقتی هم میخواد لباس براش بخره باید خودش حتما باهاش باشه
یک ریال پول هم دستش نمیده
خریدهای خونه خودش میکنه
برای خونه ش خسیس نیست
دایما ایراد میگیره و گلایه میکنه
بچه داره با این شرایط؟
وای بیچاره آبجیت 😞
بددله
خواهرت دل بزرگی داره که تحمل میکنه
من باشم مث گنجشک خودمو میکوبم در و دیوار تا رها بشم
اینارو میدونید و همچنان اجازه میدید در اسارت بمونه؟
چجوری گیر این افتادین
البته شوهر خودمم تقریبا همینه
وا اسیری برده چقدر مظلوم بازی داره در میاره خواهرت بزنه شتک شو‌پتک کنه یعنی چی اجازه نداره هیج بره خونه شماهم یه ساعت فقط
خب چرا مامان بابات کاری نمیکنن باهاش حرف بزنن
ادامه دادن با این شرایطی که گفت کاری احمقانه هست هر چه سریعتر از اون زندون نجاتش بدید
