خونه مامانجدن مادریم ساکنیم غذا هامون جداس چون نمیخاییم زیر منت اونا باشیم داشته باشیم میخوریم نداشته باشیمم دستمون دراز ننجونم نیس خداشاهده مامامم هرچی درست کنه حتی کمم باشه نصف بشقابم باشه واس ننجونم کنار میذاره بهش میده میگ بو داره دلش میخاد بعد مامانجونم هروق خاله و زنداییمو اینا میان واس غذا ب ما نمیده چندوق پیش قورمه سبزی درس کرده بود بوش پیچیده بود حالا ما بزرگیم اجیم فلجه دلش میخاس میگفت به غذا میخام ماهم فقط برنج داشتیم رفتم براش خریدم.الانم مرغ سوخاری کرده بودن پنکه رو روشن کردم و کلی عطر پاشیدم تو پنکه که اجیم بو مرغ رو نفهمه. واقعا خیلی بی انصافیه منو مامانم ک بچه نیسیم ولی اجیم چ گنااهی کرده ادم ب همسایشم غذا میده بعد این ب نوه ش ک اجیمه نمیده. دلم کباب شد براش