تو جلسه ای که تو محل کارم بود که رئیس و اینا همه بودن خمیازه کشیدم یهو همینجوری که خمیازه میکشیدم ناخواسته آروغ اومد 😐
آرزوی مرگ داشتم فقط
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
رفته بودیم عروسی بعدعروس وداماد اومدند که به مهمونا خوش امد بگن بعد من میخواستم بگم مبارکه هول شدم به عروس وداماد گفتم خوش اومدید
وای یباررسیدم جلودراسانسور میخاستم برم بالا فضاشم محصوربود راه نداره یهو یه سری اقوام خیلی دورکه فوق العاده رودروایسی دارم باهاشون رسیدن منم همون لحظه معدم قاطی کرد هی ببخشید بادنفخ پشت هم باصدای زیاد یعنی میخاستم همونجابرم توزمین وای افتضاح بود🤣🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️
داشتم پله برقیو برعکس می رفتم
از شانس من اصلا پاساژ داشت تعطیل می شد کسی اونجا نبود نمی دونم چرا باید اون فرد مورد نظر اون تایم اونجا باشه
دیگه نگم عین چی داشتم تلاش می کردم از پله بالا برم قیافشو که دیدم همونجا وایستادم و با پله رفتم پایین
حالا قیافه ی اون 😐😐😐😐😐
قیافه ی من 😨😨😨
پله برقی 😒😏😏
یه نفر تو نی نی سایت گفت
با یه آقایی چت کرده به نیت آشنایی خواسته تایپ کنه چند سالته؟
تایپ کرده چند سانته؟😓
اونم نوشته خیالت راحت چیزی هست راضی ت کنه😁
گفت بلاکش کردم😣
یه با یه خانونه توسایت میگف ماه محرم بود نوحه خونه میخواست بگه خانوما تشریف ببرید توحسینیه قدماتون روتخم چشم بچه های هیئت گفته قدماتون روتخم بچه های هیئت😂😂😂😂😂😂
یدفه هم داشتم تو پاساژ میرفتم تنم خورد به یه نفر گفتم ای وای ببخشید دیدم مانکنه مغازه دارا مرده بودن ازخنده
