🤔😐😂
اول خودت🙄🤣😁
جلوش خوابم برد
خا،صبر کن‌تایپش کنم
داشتم با دخترداییم صحبت میکردم، یهو نمی دونم چی شد،گفتم زندایی لیاقت داییم و نداره.
اون شوکه شده بود
منم نمیدونستم چجوری جمع‌ش کنم
هنوز هم میبینمش از خجالت آب میش
بچه بودم 10 سالم بود تو خواب راه می رفتم. خونه ها اون موقعه همه به هم راه داشت رفته بودم تو خواب خونه همسایه بغلی پیشه همسایه خوابیده بودم
۱۰ سالم بود میخواستم از یه سرویس پر از دانشجو پیاده شم و همه منو میشناختن متاسفانه میخواستم بگم خدافظ گفتم سلام . سرویس رف تو هوا.
هر وقت منو میدیدن میگفتن سلام رو ماهت
من یه باررفتم موبایل فروشی میخواستم بگم گوشی فلان مدل راداری گفتم کوسی داری دیگه بقیه اش رانگفتم خودم ازخنده وخجالت ازمغازه زدم بیرون 😂😂😂😁😁
من از مهمون بچه بودم بدم می یومد یه آخونده گفت اگه بیام خونتون غذا بهم چیمیدی گفتم کباب گوشت خر
یه بار کوچک بودم رفتم خونه عموی پدرم خلاصه خواستم برم خونمون اون ....... ازپیش رفت از خجالتی خوابیدم خلاصه خواستم از خواب بلند شم زیرپتو یواشکی نگاه کردم کسی نباشه بعدش دیدم اون مرده سر زنش افتاده از خجالتی از زیرپتو نیومدم بیرون بدنم کل عرق شده بود بچه بودم هم نمیدونستم چکار میکنن فقط خجالت کشیدم بعدش هرجا ک میرفتم میگفتم چ دیدم
وااای بعد عقدم یکی از همسایه ها کادو اورد رفتم تشکر کنم گفتم قابلی نداشت بیچاره به رو خودش نیاورد😅
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
