عزیزایی که قبلا لطف کردن، میتونن مجدد جواب ندن🙏تاپیک قدیمیه🙏ممنون💜
تحلیل شما از این موضوع👈👈اینکه حدود ۴ ماه پیش من از طریق یکی از فامیل ها به اقایی معرفی شدم. اون اقا قبلا من رو میشناختن وتقریبا هر ماه، یکی دوبار پیام و حرف های کاری بین ما رد و بدل میشد و خودم احساس میکردم که یه خرده اقاپسر بهم علاقمند شده
جواب اقا به فامیلمون این بود که فعلا شرایط خانوادگی م سخته.اما اوکی که شد، موافقم باپیشنهادت و میرم برای اشنایی و ایشالا خواستگاری .
از این حرفا ۴ ماه گذشت و بعد اون روز و صحبتا، حتی این اقا یه پیام به هررر بهونه ی الکی هم به من نداده!!.در حالیکه قبلا گاهی پیام مناسبتی و کاری میداد.
(و باید بگم که فامیلمون لابه لای اون صحبتا اشاره هم کرد که خانم فلانی هم بهتون متمایل هستن.پس ترسی از این بابت نیست.)تااینکه نظر فامیلمون این بود که دیگه پیگیر نمیشم و تو هم دیگه هیچ پیامی به اقا نده چون عزتت خدشه دار میشهو اقا پسر باید باهات صمیمی تر و نزدیک تر میشد.
اما بااین حال چندروز پیش فامیلمون میگفت اقا رو دیدم و یهو غیرعمد از دهنم خارج شده و گفتم ۴ ماه گذشت!. خبری ازت نشد چرا؟ پشیمون شدی؟( چون اوناصمیمی ان و هردو ۲۶ ساله)
واقا در جواب گفتن الان درگیر خوندن برای ازمونم هستم تا فروردین و ذهنم مشغول میشه. کارا و ازمون که انجام شد،هستم در خدمتش!!
ببخشید که متن طولانی شد.خواستم چیزی جا نمونه و کامل مطلب گفته بشه🙏
به عتوان خواهر دوست دارم تحلیلتون و نظرتون در رابطه با صحت حرف و وعده اقا و ماجرا رو بدونم🙏🌷�