هرموقع میام به شوهرم میگم فردامیام اونم میگه باشه وقتی میام مادرم یه شب دیگه میگه باش انقدکرایه میدی باش دوشب وقتی به شوهرم میگم اونم حرفی نداره میگه باش حالامن نگرانم میگم چرادوسداره تنهاباشه اصلاقرنمیزنه قبلانمیزاشت الان چندماهه اینجوری شده بعدازقهری که چندماه بودیم انگاربه تنهایی علاقه مندشده حالانمیدونم باشم یابرم خونه..البته بگم یکساعت دوریم ازپدرم.یکی اینکه استرسم دارم بره پیشه مادرش تاپیک قبلیموبخونین میفهمین.مرسی