توروخدا بیایید بابا

منم بدترازشما خیلی آدم حساسی هستم ولی درطول زندگیم عاشق شدم وشکست خوردم واقعا خییییییلی سخته؛امیدوارم شما عاشق نباشید که براتون قابل تحملتر باشه. دیگه بعدازشکست عشقی آدم خیلی قوی میشه. البته گذرزمان هم بی تاثیر نیست .حتما الان تو سن حساسی هستی منم مثل شمابودم ولی خب الان دیگه بزرگ شدم.

دوست من از همسرش جدا شد دوباره با ی دکتر ازدواج کرد کافیه  ی کم برو رو داشته باشی مردا ظاهر بینن

شما دوباره ازدواج کردی

منم تو عقد جدا شدم توافقی سه چهارماه طول کشید دوباره ازدواج کردم و باردارم خیلییییم راضیم ک جدا شدم اولیه رفیق باز و دوس دخترو مشروب خور بود ولی الان خداروشکر شوهرم نماز خونه همشم فکرش پیش کارشه و زندیگشه

پیش قاضی نرفتیم اصن وکیل گرفتم تو سه ماه کارارو کرد حتی گفتن باااید چند جلسه مشاوره بریم ک وکیله الکی برگه از مشاوره ک رفیقش بود گرف و گف رفتن و ب توافق نرسیدن فقط رفتیم محضر خیلی سخت بود من دوسش داشتم اون لحظه محضر واقعا عذاب اور بود سرگیجه داشتم نمیتونسم را برم 

اسی تایپکاتو خوندم . به نظرم تو به مشاور نیاز داری تو میدونی کلمه ازدواج چیه اگه میدونی پس چرا تو تایپکت میگی بخاطر خواهر۱۱ ساله حاظرم ازدواجمو بهم بزنم وابستگی بده مرضه نوشتی بچه آوردن بده چون ترس از دادن داری ببین ما هممون میمیریم پدر مادرامونم عمر جاوید نخواهند داشت خدایی نکرده تو خودتو دق میدی دور برتم عذاب میدی گفتی به دلایل بچگانه شوهرم میخواد طلاق بده ولی شاید همسرت خسته شده فکر کن من هی بشبمینم واسه خواهرم مادرم پدرم جلوی شوهرم گریه کنم هم از من هم از اونا زده میشه مردا حسودن دوست دارن اونا رو بیشتر دوست داشته باشی . خودت راضی به طلاقی استارتر تو تایپکات خوندم تاریخ عروسی مشخص کردن تو ناراحتی بخدا من خودمو میزارم جای شوهرت اذیت میشم از این همه وابستکی

دوسش داری.؟؟

اگ میتونی برگرد من راه برگشت نداشتم پسره رو خودم انتخاب کرده بودم بابام گف اگ میخای جدا شی و نمیتونی با ی پسره علاف زندگی کنی پاشو بیا مام دعوامون شد لج کردم رفتم خونه بابام دیگ اگ میخاستمم نمیتونسم برگردم اگ را داره برگرد ازدواج دومم خوب شد ولی مادرشوهرم اذیتم میکنه تو اولی زبونت درازه ولی تو دومی نه نمیتونی حرف بزنی چون دو طلاقه میشی