از کارش دوساعت داره میزنه باباشوو ببره دکتر . میگم دخترداییم دعوتم کرده منو سر راه ببر فوقش ۲۰ دقیقه فرقشه میگه من کار دارم میگم مگه نمیخوای باباتو ببری ۲۰ دقیقه هم روش . برگشته میگه اولویت زندگیم الان بابامه نه تو منم قطع کردم .
خیلی ناراحت شدم اعصابم خرد شده