باید به تمام نَشُدن های زندگی ام بگویم که من از صمیم قلب دوستتان داشتم آنها نشدن هایی بودند که هیچ حکمتی پشتشان نبود!نشدن هایی که برای ^نَشدن^ شُدَنشان تنها من مقصر بودم که زورم به سنگ هایی که خدا جلوی پایم انداخت نرسید خدایی که مدت ها دوست میپنداشتمش اما من را موجودی خلق کرد تا دیگران با دیدنم احساس خوش بختی کنند و شکرش را بجای آوردند و نه تنها از کیسه ی قرة العین هایش چیزی برایم کنار نگذاشت بلکه در قوانین زندگی ام نوشت حتما پس از هر سختی سختی بسیار باشد روزانه چهار بار درد بکشد و به موجب بیماری اش هیچگاه موفق نشود حضورم در حوالیِ رگ گردنش لازم نیست و بگذارید به حال خود رها شود و من همه ی این ها را در حالی فهمیدم که در اوج درد و غرق در همه ی آن نشدَن ها در جایی حوالیِ قلبم امید به لمس دستی در تاریکیِ زندگی اَم داشتم تا کمی از این لجنزار بیرون کشیده شوم! کهناگهان فهمیدم من تنها هستم؛انسان تنهایی که فهمید این بالش هست که اشک هایش را پاک میکند تا وقتی تمام شود! و تنها پتو است که به او ارامش میدهد انسانی که فهمید اشیا چقدر برای کم کردنِ دردِ بلایای بسته بندی شده ی فرستاده شده از سوی خدا تلاش میکنند... انسانی که دیگر قوی و جسور نیست ته دلش قُرص نیست اما بهواسطه ی درک تنها بودنش کمتر از غم های پی در پی آسیب میبیند
یه سری خاطرات هست که آدم خجالت میکشه حتی تو خلوت خودش مرورشون کنه چون از خودش خجالت میکشه. از حماقت زیاد، از خریتِ بیانتها، از اهمیت دادن به آدمای لاابالی...
تیکر یک سالگی پسری😍خدایا شکرت🧿گل پسرم 1400/11/29 بدنیا اومد💕من اگه برای مامان و بابام دختر خوبی نبودم اگه برای برادرام خواهر خوبی نبودم اگه برای همسرم زنِ خوبی نبودم ؛؛؛ میخوام برای تو عشقِ مامان،همه کسِ مامان، نفسِ مامان،گل پسرِ مامان مادر خوبی باشم /هاکانم😍 / خدایا خودت کمکم کن این آخرین شانس منه/میشه لطفا دعا کنین نی نی مون رو صحیح و سالم بغلم بگیریم❤😘
و اونوقت اونایی که تو سختی کمکم نبودن خوشحالیمو باهاشون قسمت نمیکنم
خششش خش خش خش چیه خب امضا کردم دیگه آقا ببخشیدا ولی تو کتم نمیره چند سال اینجا عضو باشین ولی تعداد تاپیکاتون صفر باشه،ناقلاها نکنه یه شخصیت دیگه با یه کاربری دیگه و هزارتا تاپیک دارین🤪🤪