وااای من و یاد یه خاطره بدم انداختید
شوهرم شهر دیگه کار میکرد در ماه ۸ روز خونه بود
تا پاش میرسید خونه مادرشوهرم زنگ میزد پاشید بیایید خونه ما تنها نشستید چکااااار🤨🤨🤨
منم دانشجو بودم
همون ۸ روزم که شوهرم بود نصفش دانشگاه بودم ولمون نمیکرد
میرفتیم ۲ یا ۳ روز به زور نگهمون میداشت😠😠😠
آخر شوهرم دید نمیشه هربار زنگ میزد تنها نشستید پاشید بیایید میگفت بعد ۲۲ روز اومدم میخوام با زنم تنها باشم کار دارم😅😅😅🤣🤣🤣
اووونقدر این جمله شرم آور و تکرار کرد تا مامانش ولمون کرد واالله...
جلوی پسرای مجردش هی میگفت تنها می مونید خونه چکار میکنید پاشید بیایید پیش ما داداشاش سررررخ میشدن خجالت نمیکشید زنه گنده😐😐😐