مادرشوهرم یه ماهه خونمه با یه بچه کوچیک احترام ناهار شام و ظرف و..
دوس نداره شوهرم هم کار کنه حتی بچمو نگه داره و خودشم نگه نمیداره.زخم زبون هم زیاد که یه هفته هست جوابش رو محترمانه دادم دیگه ساکت شده
روزی دو سه بار چای براش میارم.
امشب غذای بچمو میدادم کنار من بود برای خودش اول چای گذاشت بعد شوهرش بعد پسرش بعد نشست انکار من نیستم از این کارای زشت زیاد میکنه !!!ولی من نه بی احترامی کردم و جز محبت کاری نکردم
هربار خودش و باارزش میکنه و به من بی احترامی میکنه نه کلامی بلکه رفتاری و از خودش زیاد تعریف میکنه
خیلی کار زشتی میکنه که یک ماه خونه شما مونده
زن و شوهر جوونید خب ..
عجب ..
هنوز خونتونه؟؟؟!!!
چرا نمیره پس😐😐
حالا مادرشوهر من خدایی زخم زبون زیاد میزنه
با همه بدبودنش
ولی تحویلمم میگیره😂
حتی شاید اول ب من تعارف کنه چایی
بالگدپرتش کن بیرون
جز این میکرد جای تعجب داشت خواهر
اگه من بودم مبگفتم پس من چی😐
عزیزم حرص نخور،مادر شوهره دیگه،شما هم باهاش جوری رفتار کن که حالی شه ناراحتی از کارهاش
این مادرشوهرای اینجوری بیماری روحی و روانی دارن و سالم نیستن. پس خودتو زیاد اذیت نکن.
تو هم ی بار برای خودت چای بیار
بعد از چند دقیقه بگو ععع یادم رفت شما هم میخوری
