اگه وسط اون مهمونی باشم منم جوری رفتار میکنم که انگار برام مهم نیست و نادیده میگیرم
تو دلمم بهش میگم خوددرگیر .......
مث خودش بی محلی میکنم،،دیگ عمرا خونش نمیرم
شایدم اخلاقش سرده،دست خودش نیس،،شما گرم بگیر یخشو باز کن
فامیل نزدیک باشه محل نمیدم تو اولین فرصتم الفرار
منو یبار یکی دعوت کرد خونش منم رفتم بی محلی کرد به شدت فرداش زنگ زد گفت ببخشید ناراحت شدی گفتم نه😑کلا قطع رابطه کردم دوساله نرفتم خونش شمارمم عوض کردم
صددرصد همون لحظه میرم البته اگه خونه ی اون باشه و دیگه پشت سرم و نگا نمیکنم
فقط بغض میکنم😐
با یه خداحافظی خوشحالش میکنم...
فكر مى كنم ببينم چكار كردم كه موجب شده رفتارش باهام عوض بشه خيلى صادقانه ازش ميپرسم علت رفتارش رو البته اگر واقعاً صميمى بوده باشيم و تظاهرى نبوده باشه
