2726

هفته دیگه قرار بله برون بود حالا داداشم با توجه به رفتارایی که پدر دختر از خودش نشون داده میخواد کنسل کنه، خیلی خیلی ناراحته از اتاقش اصلا نمیاد بیرون باهامون حرف نمیزنه، از اون طرفم دختره خیلی ناراحته بلاخره دو ماه صحبت کردن واسه آینده شون برنامه ریزی کردن وابسته شدن

از طرفیم با توجه به چیزایی که پیش اومده توی ازدواج به مشکل میخورن

خدایا شُکرت ❤


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
یه آدم بی ادب بی منطق سنگ بزرگ جلوی پای داداشم انداخت، بی احترامی هم کرده هنوز هیچی نشده، تازه فهمی ...

بکشید کنار،شاید داداشت یه مدت افسرده شه ولی بهتر از یه عمر درگیری و دلخوریه

جوانی ات در این مملکت چگونه گذشت؟ در تلاش مداوم برای به دست آوردن حقوق اولیه ام.
یه آدم بی ادب بی منطق سنگ بزرگ جلوی پای داداشم انداخت، بی احترامی هم کرده هنوز هیچی نشده، تازه فهمی ...

خب تو فکر دخترشه . اگه دنبال کار ، خونه و ماشین خواسته یا پرسیده بی منطق نیست . 

میشه واسه حاجتم یه صلوات بفرستی 🙏

شما همونی که خواستگاری داداشت بخاطر شوهرت نرفتی .اشکال نداره .مردا قوی هستن تو خودتو نگران نکن .

با احمق ها نباید بحث کرد  فقط باید آخرش گفت تو خوبی ببخشید 🤗🤗...دعا کنید شاید بزرگترین خواسته شما کوچکترین معجزه خدا باشه .الهی دلتون شاد،تنتون سالم جیبتون پر پول باشه .انسانیت به دین و مذهب نیست همین که دلی را نرنجانی انسانی 
یه آدم بی ادب بی منطق سنگ بزرگ جلوی پای داداشم انداخت، بی احترامی هم کرده هنوز هیچی نشده، تازه فهمی ...

خب مشروب خوردنش که به خودش مربوطه به کسی چه؟؟ 

چه سنگی انداخته مگه؟

من از سال ۹۰ اینجا بودم.کاربریم رو لغو کردم الان با کاربری جدیدم اومدم شناسایی نشم🥰😎

مثلا اینا رفتن مشاوره داداشم ۱۲ ظهر رفته دنبال دختره ۷ شبم برده خونه شون، ۴ ساعت توی مرکز مشاوره بودن بعدم کلی توی ترافیک موندن، بعد بابای دختره جلوی داداشم شروع کرده دعوا با دخترش که صبح رفتی شب اومدی و این حرفا

یا مثلا یه عالمه از جهازو گفتن ما بخریم که اونو بابام قبول کرد خودش بخره، بعد یه هو واسه مهریه یه عدد خیلی سنگین انداخت که داداشم میگه من نمیتونم زیر بار این همه سکه برم 

یا مثلا برگشته میگه توی عقد اصلا حق رفت و آمد ندارن با هم!!! به داداشم گفته بعد عقد رفت و آمد تعطیل

خدایا شُکرت ❤

منم داداشم سه ماه با دختری درباره ازدواج صحبت کردم آخر سر معلوم شد مادر دختره بهش اصرار میکرده با برادرم حرف بزنه و رفت و آمد کنه بخاطر آشنایی چون مادره از داداشم خوشش اومده بود ولی دختره جوابش نه بود اونم بعد سه ماه

داداشم خیلی وابستش شده بود و توی ذهن خودش برای آیندش با دختره برنامه ریخته بود

بعد جواب نه شنیدن انقد ناراحت شد که نگو

هنوزم که هنوزه بعد چند ماه بهش فکر میکنه

آدمایی که از چشم میوفتن از اول هم آدمای اشتباهی بودن فقط ما دیر میفهمیم...
شما همونی که خواستگاری داداشت بخاطر شوهرت نرفتی .اشکال نداره .مردا قوی هستن تو خودتو نگران نکن .

آخرش رفتم، شوهرم لحظه آخر اومد منم تند تند حاضر شدم رفتم، بعد اونجا سر مهریه که حرف شد بابای دختره شروع کرد داد و هوار راه انداخت در حدی که رفتن واسش آب آوردن! و ما فقط نگاشون میکردیم اینا چرا اینجورین!!!

خدایا شُکرت ❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز