2410
2553


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به اپسیلون گفتم اپلاسیون اونم جلو معلم مرد 

ولی دلم نخواس اب شم پررو تر ازین حرفام😂😂😂

Take me to church/I'll worship like a dog in the shrine of your lies/I'll tell you my sins,and you can sharpen your knife/Offer me that deathless death/Oh good God,let me give you my life🖤
2456

با مخ رفتم تو جوب پسره رد شد همون جوری نگاه میکرد بدون پلک زدن  تا دیگه دیوار اومدجلوش بیخیال شد😐😅

🌱یه چند وقت نمیام سایت دیگه کار داشتید درخواست بدید🌱مخالف نظر من به هیچ عنوان ریپ نزن حوصله بحث ندارم تشکر😅 معنی نخود ته دیزه= بچه ته تغاری ،خیلی پرسیدید گفتم بزارم تو امضام

من الان تو زمینم😆😂😂

خیلین خا

کدومو بگم

مثلا ی دفعه خواستم به رفیقم بگم واس گلوت گیاهان کوهی بخور

گفتم گفتم کو نه های گیاهی بخور😐😂

یه دفعه خواستم به مامانم بگم لامپو روشن کن سیخ ارو پیدا کنم گفتم سیرخارو بزن برق ببینم لامپ کجاس

صدای تو همانند صلیب‍‍ی ست ،❣کہ مسیحی را به آن آویختن..!
2714

وای اولین کنفرانس دانشگاه بود همین چند هفته پیش داشتم ارائه میدادم یادم رفت سوریه کشوره،یا شهر داشتم با خودم میگفتم کشور بود یا شهر حالا نگو صدامو همه دارن می‌شنون😂😐💔خیلی ب نظرم بد شد 😂

•دنیایِِ آرزوهام تو چشمایِ هیزٍ تو نیست :/                          •اگع الماس نباشع برا من نیست:/                                             •و در آخر هیچکس ب زیبایی حرفهایش نبود!:/                                     ○آدم تنها باشع ب "خ♡دا" نزدیک ترع○

یبار با  پسر عمم و عمم و شوهر عمم هممون رفته بودیم بیرون بعد پسر عمم هات داگ گرفته بود خب من تا اون موقع نخورده بودم 😂من بازش کردم گفتم وای چقدر بزرگه پسرعمم یه لبخند ملیح زد و من آب سهله میخواستم تبخیر بشم برم تو هوا😂😂 بعد یه هفتم اومد خواستگاریم🤦‍♀️

وای اولین کنفرانس دانشگاه بود همین چند هفته پیش داشتم ارائه میدادم یادم رفت سوریه کشوره،یا شهر داشتم ...

عالییی😂😂😂

ابـــادان تسلیت💔🖤           ما به خیلیا رقص یاد دادیم ولی واسه  یکی دیگه قر دادن:)     صدای دلشوره آور سوت قطارصدای نفس های تند یک جامانده...و آسمانی که دست تکان می داد برای دلبرکی زیبا چشم ، که با قطار می رفتو چه غم انگیز می گریست آن ابر کوچک برای عاشقی که تنها یک دقیقه دیر رسیده بود...قدرشو ندونی قدرشو هستن بدونن!گرفتی چی میگم؟...آرامش است؛عاقبت اضطراب ها...

با سه تا از عمع هام رفته بودیم پارک ملت جمعیتمون زیاااااد

نشستیم شام بخوریم اینام فلفل اورده بودن تنند

داشتیم میگفتیم اوه اوه چقد تنده و فلان و اینا 

منم برداشتم بلند گفتم نه سرشو میخوری تند نیس😣 ب وسطاش ک میرسی تند میشه 😑 ب تخماش ک میرسی اوه اووووه 🥴 دیدم همه ساکت سرا پایین 

عمه هام رو ویبره بودن اخرشم شوهر عمم ترکید همه پشت بندش 

تا اخر شب لال بودم کلا 🤦🏻‍♀️😂

🤍🌱 

من یه بار سرکلاس یه استاد بزرگ نشسته بودم بعد همه جا ساکت بود ایشون هم داشتن به ارامی حرف میزدن همه اقایون وخانوما خیلی مودبانه وشیک نشسته بودن بعد یهو گوشی نوکیا مامانم توجیبم بود یه اهنگ خیلی قدیمی و بلندی هم داشت یهو زنگ خورد همه برگشتن
ینی اب شدم رفتم تو زمین     

درسینما   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

نامزدم

bkkn99 | 25 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز