سلام استارتر جان
اگر قصدت کمک هست فقط برو خونه مادرشوهر و اندازه دو وعده شون غذا بپز و بعدش بیا خونه خودت!!
توی اون خونه غیر مادرهمسرت سه تا آدم بزرگ دیگه هستن که میتونن ظرف بشورن و جارو کنند!!!
مرد مگه فقط وقت خوشی شوهر زنشه!! حالا که عمل کرده وظیفه نداره؟ باید کارای خونش رو بکنه و حداقل میتونه ظرفایی که میخورن رو بشوره!
به شوهرتم بگو مگه من نوکرتم که اینهمه خونه مادرت کارکنم توهم ادا دربیاری جدا برات غذا بپزم نمیخوای برو از بیرون غذا بگیر!!
مادرشوهر مادرشوهرت چرا خودش نمیاد به عروسش کمک کنه که انقدر زبونش درازه
دیگه نرو خونشون خودت رو بزن مریضی و دو سه روزی خونت بخواب حتی برای خودتونم غذا درست و حسابی نپز به شوهرت بگو از بیرون بگیر
از الان خودت رو کوچیک فرض نکن و مشکلاتی که خونه بابات داشتی رو فراموش کن فکر کن وارد زندگی جدیدی ش ی حقت رو بگیر و دوبار که از حقت دفاع کنی ازت سواستفاده نمیکنن وگرنه مادرشوهرت چون دختر نداره هرچی بدبختی داره میندازه گردنت ازین به بعد
بذار عادت کنه یا خودش و یا پسراشو شوهرش بکنن یا خدمتکار بگیره
زنایی ک پسر ندارن همه ی پسراشون و شوهرشون توی کارخونه استادن پس الکی خودتو فدانکن
ببین کی بهت گفتم دوروز دیگه که عروس جدید بگیره عروس جدید میشه خانوم خونه و تو بازم باید بری کلفتی کنی چون عادت میکنن
انگاری منتظر بودن عروس بگیرن که بره خودشو بسازه و عروس کاراشو بکنه