من تو مجردیم یک سوم آزادی خواهرام نداشتم راحت دوست پسر میگرفتن با دوستاشون بیرون میرفتن و خیلی کارای دیگ
بعد من ک بزرگ شدم ن اجازه داشتم با دوستام برم بیرون ن هیچی اجازه هیچی ندارم زندانی کامل ، با اینکه زندانیم باز بم تهمت میزنن
خواهرم خیلی زندگیمو پاشونده مثلا یبار باعث طلاقم شد ی نشونم خراب کرد ... هیچکس پشتمو نگرفت هیییچککسسسس
الانم افتادم گوشه خونه باز اجازه ندارم جایی برم یا با کسی صحبت کنم و هیچی
الان نمیدونم باید چکار کنم اجازه هم نمیدن مستقل بشم خواهرام سرم رئیس بازی در میارن دخالت میکنن زندگیامم ک خراب کردن شرط میبندم چون مجرد هستم بیشتر از این زندگیمو خراب نکردن وگرنه کار ب پنج بار هم میکشید چون خیلی دو بهم زنن و انرژی منفی میفرستن برا آدم
پدرم ی مرد سنتی مادرمم پشت دختراش میگیره
بابام روانیمون کرده خانواده سخت گیری دارم
ینی خواهرامم دخالت میکنن و هی میگن محدودش کنید
من ۲۰ سالمه دیگ هی نپرسید اگرم زود ازدواج کردم زوری شوهرم دادن اصلا تو خانواده فکر کنم همه از من بدشون میاد