با خانواده ی شوهرم زندگی میکنیم
زن دوست شوهرم ادم عقدهدی وهر وخ بیاد فتنه درست میکنه
و خواهر شوهرم هرجا بریم با ما میاد
زن دوست شوهرم وقتی فهمیده از عمد بدجور باش صمیمی شد
از یه طرفی چون چادری هستم واهل قیلیون نیستم منو نخواست خواهر شوهرم عین خودشه
و بم میگه بات بیارش هر جا بریم بش میگم چرا خودت خواهرشوهر مجردتو نمیاره میگه اون همیشه بیرونه از یه سمت خواهرشوهرم همیشه میناله که همیشه خونه هست
وامروز تولد پسر دوست شوهرم بود حتا بم نگف بیا فقط به خواهر شوهرم گف وشوهرش به شوهرم گفت بیاید
وخودش هم اهل قیلیون وحجابش رو رعایت نمیکنه قصد توهین ندارم ولی پدر شوهرم بشدت مخالفه اینارو ب پدر شوهرم گفتم قبل یه مدتی
بعد شوهرم ماشین باباشو خواست تا بریم عموم قبول نکرد
واقعا خوشم نمیاد برم مثلا بعضی وقتا میاد خونمون بهونه میاره خواهر شوهر با شوهرم واین خانم وهمسرش میرن بیرون ومنو میزارن خونه بم میگه تو نیا😐😑😐
وخیلی چیزا حرف میبره وحرف میاره خودش
قبلا از اینکه ازدواج کنم حتا نمیاد اینجا حتا برا عقدمون نیومد الان باخواهر شوهرم لیل ومجنون شده وکلا هی بم میگه چرا چادر میپوشی چرا مانتو بلند وچرا قیلیون نمیکشی چرا نمیزاری شوهرت قلیون بکشه