2733
2734


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
خاطرات تلخ خیلیا زنده شد  ایشالا خودشون بهترین مادرشوهر بشن

اره ايشالا...مادرشوهر بد فقط مادرشوهر مامان من

مامان بزرگم ي كارايي كرده ك من اينارو ميخونم برام شوخيه😂😂😂

🤍💋
اره ايشالا...مادرشوهر بد فقط مادرشوهر مامان من مامان بزرگم ي كارايي كرده ك من اينارو ميخونم برام شو ...

مادرشوهر مامانم همیشه ازش بخوبی یاد میکنه هر پنج شنبه فاتحه و قران براش میخونه چون خوب بوده

2738
خيلييييي حركتشون قششششنگ بود اصن اينكه شوهر ادم هرشب اينو بگه تحول عظيميه اين تاثير گذاري مادرش چق ...

اره خیلی ولی چقدر تاسف باره که شوهر آدم آنقدر دهن بین باشه و تا مادرش ازش نخواد تلاشی برای زندگیش نکنه 

شاید اون مادر یه روز بخواد که منو طلاق بده! از این زاویه هم ببین 

یا رب نظر تو برنگردد... برگشتن روزگار سهل است...
وای شیطان

اصلا بخدا کارایی با من کرده و آبروهایی از من برده که حتی فکر کردن بهش هم اذیتم میکنه 

فقط خدا عالمه که چه چیزایی پشت سر من به فامیل و بقیه میگه که همه چپ چپ نگاهم میکنن 

نمیدونم چی پشت سرم میگه 

من با کلی قسط و قرض و وام ماشین خریدم بعد پشت سرم گفته بود ما به نوشین و پسرم پول دادیم ماشین خریدن. حالا اینا که هیچی ، فقط از حرفهایی که حیثیتم رو میبره ناراحتم. 

نمیدونمم دقیقا چیا میگه . 

یه بار چو انداخته بود توی فامیل که نوشین عاشقه پسر داییه پسرمه . قسم و ایه هم میخورد 


مادرشوهر مامانم همیشه ازش بخوبی یاد میکنه هر پنج شنبه فاتحه و قران براش میخونه چون خوب بوده

واي مامان بزرگم ... خودش  ب زبون مياره ميگه همه ارزوي مردن منو دارن :)))

🤍💋
یکم تعریف کن بقیه و خودم اروم بشیم

مورد اول

بابام اول ازدواجشون بوده طبقه اول اونا زندگي ميكردن و هرچي كار ميكرده در ميوردن خانوم ميرفته خرج قر و فرش ميكرده

چون بابابزرگم فوت كرده بوده

بعد ك بابام ميرفته راه دور سر كار 

مامانم ميخواسته دوره هاي تو بيمارستان ببينه خودشو ميزنه ب سليطه بازي و نميزاره مامانم از خونه در بياد و اينجوري ميشه ك مامانمو از ي موقعين شغلي خيلي خوب اون زمان ك الان اگ بيمشو ميگرفت ١٥تومن دست كم حقوقش بود از كار ميندازتش

مورد بعدي اينكه مامانم حامله بوده سر بچه اولش و ميخواسته ٦كيلو مرغ بشوره ك مجبورش ميكنه تو سرماي زمستون بره تو حياط بشورتشون چوووووون ك خانوم چندشش ميشده و مامانم بچه ي سه ماهش سقط ميشه

مامانم اپانديسشو عمل كرده بوده وقتي مجرد بوده و تا مدتها ب مامانم ميگفته تو يه نازاي رَحِم عملي هستي :|

بعد از سقط بچه اش همش سركوفت ميداده به مامانم كه تو مثل خواهرت اجاقت كوره

عموي كوچيكم جلوي چشماش معتاد شده و داره از بين ميره ولي خودخواهه به هيجااااش هم نيست

و...

🤍💋
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز