امروز
میخواستم برم باشگاه میخواستم قبلش دخترمو بزارم خونه مادر شوهرم که اومدم برم آسانسور قبلش پارکینگ و زده بودم دخترم زودتر رفت توش در بسته شد رفت پایین
چون آپارتمانمون فوق العاده امنه و در بیرونم به راحتی باز نمیشه سریع نرفتم دنبالش
قمقممو جا گذاشته بودم رفتم براش داشتم تقریبا یه ده دیقه ای طول کشید تا درو قفل کنم و برم
رفتم پایین دیدم دخترم رفته با سنگ تیز رو ماشین خط کشیده/:
منم به قدددرری عصبانی شدم که سه بار محکم پشت سر هم کوبیدمش محکم زدمش
یهو صدای شوهرم اومد که اومد تو ماشینشو تو پارکینگ پارک کنه دخترم دویید رفت پیشش شوهرم دید داره گریه میکنه گفت چی شده دعواش کردی باز؟ منم داد زدم گفتم ماشینو نگا کن چیکار کرده
که شوهرم گفت سلیطه بازی در میاری نگا کن دستش و چیکار کردی جای ناخونات مونده
تاحالا بهم فش نداده بود خیلی دلم شکست
پاشدم رفتم بالا براشون شامم درست نکردم الآن دیدم داشت بهش میگفت چی دوس داری بابا برات بگیره ؟ داشت هی باهاش بازی میکرد
اونم گفت پیتزاا /:😒
گفت میریم میخریم عشقم
الآنم رفتن بدون من
بنظرتون واکنشم چی‌باید باشه؟
خب عصبانی شدم من ماشین و با درامد خودم خریدم😑😑
