اون روز رفته بودم آرایشگاه بعد یه خانم جوون ۲۷ _ ۲۸ ساله هم اومده بود داشت موهاشو رنگ میکرد با تلفن صحبت میکرد بعد یهو بلند قهقه زد ( صدای خندش خیلی خوب 😍 از ته دل و خوشحال )
بعد یک زنی که اونجا کار میکرد با حسرت گفت : چرا نخنده ؟ خانم مهندس کامپیوتر هستن از دانشگاه صنعت شریف یه کار خوب بوده درآمدش هم عالی هر ماه هم میره سفر !
تازه نامزد کرده نامزدش هم آمریکا زندگی میکنه تا چند وقت دیگه اینم میره از دانشگاه خوب هم فارغ التحصیل شده ویزاش جور میشه سریع
از آرایشگاه داشتم میرفتم بیرون دیدمش سوار ماشین ۲۰۶ شد
راستش منم اولش یکم یه جوری شدم گفتم شانسو نگاه تو رو خدا !
بعدش فکر کردم خب شاید حقشه ما که خبر نداریم از زندگیش شاید تلاش کرده زحمت کشیده
شاید گذشته بدی داشته الان تازه داره یکم عشق و حال میکنه
به جای حسرت خوردن تلاش کن...برو دنبال شغلی که دوست داری... درآمدت کمه؟ سعی کن پیشرفت کنی
اندامتو دوست نداری ورزش کن
زندگی همینه بی رحم و بی انصاف
این تویی که باید حقتو بگیری ❤