هیچوقت دلم به اندازه الان برای خواهرم نسوخته دختر ۲۰ ساله ایی که تا حالا مسافرت نرفته ، تا حالا با خانوادش بیرون نرفته ، سالی یه مانتو اونم با گریه ، من دارم دفن ارزوهاشا میبینم و نمیتونم کاری کنم و بابای معتادی که بگه تو دیگه کیا بدبخت میکنییی
هییییی اونقدر بغص داره خفم میکنه که ....
اجی کوچولو من تو الان باید رویات لباس عروس باشه نه غصه نه ناراحتی که با این بابای معتاد و این خونه زندگی نصیب کدوم معتاادی بشم
اجی کوچولو من تو الان باید درس بخونی ، مگه خودت همیشه نمیگفتی ماها که بابای پولدار نداریم فقط با درس نجات پیدا میکنیم پس چرا مث همیشه الکلی نمیخندی هانن دخترم
دلم براتتت میسوزه
عزیز ترین من (:
صرفا درد و دل هه اونقدر از ادما و سرکوفت زدنشون میترسم که دردودلمم مجازیه